3 ویژگی مهم لهجه شامی که باید بدانید
لهجه شامی خانواده ای است که در برگیرنده لهجه لبنانی، سوری، اردنی و فلسطینی می شود و همانند لهجه عراقی یا لهجه خلیجی دارای ویژگی های خاص خود است.
در هر زبانى به مرور زمان و به دلايل مختلف، تغييراتى در شكل وقالب اصلى برخى كلمات پديد مىآيد كه اين تغييرات در اصطلاح زبان شناسى امروز با نام «فرايندهاى واجى » شناخته وبررسى مىگردند.
زبان عربى نيز از اين فرايند، بىبهره نمانده است و در زبان عاميانه با كلمات زيادى مواجه مىشويم كه دچار «فرايند واجى » شدهاند. بررسى اين تغييرات و آشنايى با آن براى كسانى كه با زبان عربی فصيح آشنا هستند باعث تسريع در فراگيرى زبان عاميانه مىشود.
1. انواع فرايندهاى واجى در لهجه شامی
الف) فرايند كاهش: در اين فرايند حرف يا حروفى از اصل كلمه حذف مىگردد.
مثال : تبديل كلمه «نصف » به «نصِ » و تبديل حرف جرّ «على » به «عَ ».
ب) فرايند افزايش : در اين فرايند حرف يا حروفى به اصل كلمه افزوده مىگردد.
مثال: تبديل حرف جاره «لِ » به «إل، لَل ».
شُكرا لكََ شكرا إلكَ، شكرا لَلك
ج) فرايند جابه جايى : در اين فرايند جاى حروف كلمه عوض مىشود.
مثال : تبديل «جاء » به «إجا » و تبديل «أحد » به «حدا ».
د) فرايند تبديل : در اين فرايند حرفى جايگزين حرف ديگر مىشود.
مانند تبديل حرف «ث » به «ت ».
مثال : «ثانى » « تانى »
2. اشاره به برخى تغييرات در كلمات لهجه شامی
حروف جر : در استفاده از حروف جرّ، در زبان عاميانه تغييراتى روى مىدهد كه به شرح زير است.
الف) كاربرد «بِ » جارّه، به جاى «في».
مثلاً به جاى «أنا ساكن في المزّه » گفته مىشود: «أنا ساكن بالمزّه ».
ب) كاربرد «في » به جاى «بِ».
مثلاً به جاى «أنا اتصّلت بك. » گفته مىشود: «أنا اتصّلت فيك. »
ج) تبديل حرف جاره «علي » به «ع ».
مثلاً به جاى «الدّفتر عَلىَ الطّاوْلةِ. » گفته مىشود: «الدّفتر عَ الطّاوْ لة. »
د) كاربرد «عَلَي » به جاى «إلي ».
مثلاً به جاى «رُح إلى البيت » گفته مىشود: «رُح عَ البيت »
ه) تبديل حرف جاره «إلي » به «لِ ».
مثلاً به جاى «خُذ الأولاد إلى الحديقة » گفته مىشود: «خودْ الوِلاد للِجْنينة ! »
و) حرف جاره «لِ » به صورت «إلْ ، لَلْ » بهكار مىرود.
مثال :
فصيح: شكرا لكَ عاميانه: شكرا إلكَ \شكرا لَلكَ
تغيير مكان حرف اول به آخر: مانند تبدل كلمه «أحد » به «حَدا ».
فصيح: لا يوجد أحدٌ فى البيت . عامى: ما في حدا بالبتِ.
تغيير مكان حرف آخر به اول : مانند تبديل «جاء: آمد » به «إجا ».
فصيح: منَ جاءَ؟ عامى: مين إجا؟
جابهجايى حرف اول با آخر : مانند كلمه «زوج » به معناى همسر كه تبديل به «جوز » مىشود.
3. نكاتى در تلفظ كلمات لهجه شامی
١- « ابتداء به ساكن » برخلاف آنچه در زبان عربى فصيح وجود دارد كه ابتداء به ساكن محال است در عربى عاميانه مىبينيم كه بسيارى از اسم ها وحتىّ فعل ها با ساكن شروع مىشوند.
در اسم مانند كلمات: كْتير (كَثير)، جْديد (جَديد)، مْرَشِّح (مُرشِّح)، مْنيح (مَنيح) و… و در فعلها مانند: تْفَضّلْ (تَفَضَّلْ)، بْتُومُر (تأمُر) و…
٢- « ساكن نمودن آخر كلمه » باز هم برخلاف اصل اساسى زبان عربى كه نقش كلمات بر اساس اعراب وحركت آخر آنها تعيين مىگردد، در زبان عاميانه آخر كلمات ساكن و بدون حركت مىگردد. (مانند زبان فارسى)
مثال :
فصيح: الطالبُ راحَ إلى البيت عاميانه: الطالبْ راحْ عَ البتْ
٣- تلفظ حرف (ج) عربى را با نطق (ژ) در سوريه و لبنان، كه شايد ناشى از تاثيرپذيرى زبان ايشان از اصل آرامى يا در اثر نفوذ قريب يك ربع قرن فرهنگ فرانسوى است، همچنانكه اين حرف را در مصر و از زبان مصريان به صورت (گ) فارسى مىشنويم. مثلاً:
۴- غليظ تلفظ نمودن برخى حروف الفبا و خفيف تلفظ نمودن برخى را كه خود غليظ هستند.
مانند تبديل حرف «ض » به «د »: مثال «تفضّل » به «تفدّل » ويا «فدّل » و «بيض » به معناى تخم مرغ به «بيد ». و مانند تبديل حرف «ت » به «ط »: مانند «ليرتين، مرحبتين، صحتين » به «ليرطين، مرحبطين،صحطين ».
– إماله الف، معمولاً عربها حرف «الف » فارسى را به صورت مصوت كوتاه، يعنى فتحه، (إماله) تلفظ مىنمايند. مثلاً كلمه «يحيى » را «يحيا » نمىگويند، بلكه طورى مىگويند، كه گمان مىرود «يحيه » گفته شده است.
مثلاً «حسان » به صورت «حسن » ويا حتى «حسين » شنيده مىشود و به جاى لفظ «عائله:خانواده « ،» عيله » و به جاى «هذا و هادا »، در لبنان «هَيدَ » مىگويند.
۶- حرف «گ » در ميان حروف الفباى عربى وجود ندارد، لذا در تلفظ كلمات غير عربى حرف «گ » را به «ك » يا «ج » يا «غ » تبديل مىكنند و «همبرگر » را «همبرجر » و يا «همبرغر » مىگويند، و هم چنين «سامسونج، غولد جراند و… » مگر اينكه خود را مقيد به تلفظ درست آن گردانند، ناگفته نماند كه حرف «گ » در لهجه مردم مصر و عراق بر زبان مىآيد، و از همين روى چنانچه متوجه نوشته فارسى شوند، به آسانى مىتوانند آن را بگويند.
٧- عرب زبانان، براى تلفظ حرف لاتين ( v) نخست آن را به صورت حرف «ف » نوشته و بعضاً حرف ويژهاى براى نشان آن وضع نمودهاند، اين حرف «فاء با سه نقطه است () » (ويزا فيزا)، (و لاى ف لاى)، (وين فين)
٨- گاه، در اثر سرعت در گفتار، حروفى از تلفظ ساقط مىشود، مانند همزه وصل در عربى، و ادغام در يرملون… در لهجه سوري و لبنان هم چنين است، و به جاى «عندك و عندى «،» عَنّك و عَنّى » مىشنويم، كه شايد از تأثير پيشينه سريانى و زبان آرامى باشد.
٩- در لهجه عاميانه مردم سوريه و لبنان، حرف (ث) عربى، همانند تلفظ سريانى (ت) و در برخى كلمات به صورت (س) تلفظ مىشود. كه در زير به نمونههايى از آنها اشاره مىكنيم.
(ثانى تانى)، (اثنين تنين)، (ثالث تالت)، (ثلاثه تلاته)، (ثمانيه تمانه)، (مثلاً مسلاً)، (ثابت سابت)